به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، اسفند ۲۸، ۱۳۹۱

در رثای «صدرا»
" زبان تندش به خاطر این است که درد مردم دارد."


روزی استاد حسینجانی می‌گفت زبان تندش به خاطر این است که درد مردم دارد. طنزهای دردمندانه‌اش به‌قدری شنیدنی بود که به قول رضا فاضلی یکی از یاران انجمن در این خصوص می‌گفت هرکسی توانمندی‌هایی دارد که توانمندی صدرا، گیرایی سخنان و طنزهای اوست که تا اعماق جان آدمی، می‌نشیند.
دوست خوش‌ذوقی به من گفت که اراکی‌ها و به‌ویژه فرهنگ‌دوستان خطه امیرکبیر دوبله یتیم شدند.


جمعه آخر سال 1391 روزی بود که بعد از 77سال تلاش بی‌وقفه در عرصه فرهنگ و ادب و قلم استاد محمدباقر صدرا پا در منظومه جهان آخرت گذاشت و در جوار حضرت حق ماوا گرفت. وی در سال 1314 در شهرستان اراک دیده به جهان گشود. ابوی بزرگوارش مرحوم حضرت آیت‌الله صدرا که از شاگردان برجسته شیخ عبدالکریم حائری بود در دوران دانشجویی در اثر مجالست با جریان روشنفکری دینی به چهره‌های ملی و مذهبی نظیر آیت‌الله طالقانی علاقه‌مند شد و در مبارزه با انحصار و استبداد الگویش مصدق بود و وطن‌پرستی را از وی آموخت. در سال 1344 به همراه جمعی از همفکرانش انجمن فرهنگی و ادبی را تاسیس کرد و این انجمن مبدل به یک پایگاه برای روشنفکران و فرهیختگان اهل فرهنگ اراک شد که چهارشنبه آخر هر ماه در تهران برگزار می‌شد. بسیاری از رجال فرهنگی و سیاسی اراک نظیر آقایان مرحوم احمد عطایی نماینده دوره دوم از فعالان این انجمن بودند که فرآورده‌های فرهنگی خویش را به اصحاب فرهنگ عرضه می‌کردند. مرحوم آیت‌الله صدرا بعد از هجرت به تهران در خیابان گرگان مسجدی به نام مسجد اراکی‌ها را بنا کرد که عهده‌دار کارهای اجرایی از قبیل راه‌اندازی مراسم دهه اول محرم، ایام فاطمیه و ماه مبارک رمضان کسی نبود جز محمدباقر صدرا که در کنار اقدامات فرهنگی اداره امور تنها مسجد اراکی‌ها در تهران را به‌عهده داشت. از ویژگی‌های این مرحوم می‌توان به تسلط کم‌نظیرش در بیان و توانایی در طنزی که عموما صبغه سیاسی داشت اشاره کرد. با وجود اینکه آیت‌الله‌زاده بود هرچند که دغدغه دینی داشت و تا پایان عمر التزام عملی به فرایض دینی داشت هرگز اهل تظاهر و استفاده از دین به‌عنوان یک ابزار برای رسیدن به مقاصد دنیوی نبود، از روحیه آقازادگی متنفر بود و به‌شدت با پدیده آقازادگی مبارزه می‌کرد. او عملا به جریان روشنفکری دینی تعلق داشت و با خرافه‌گرایی و تحجر به‌شدت مقابله می‌کرد. بسیاری از چهره‌های ماندگار مانند مرحوم همایون خرم، مرحوم منوچهر نوذری و استاد معینی کرمانشاهی که از مفاخر عرصه هنر کشور هستند حضورشان به کرات زینت‌بخش انجمن ادبی و فرهنگی امیرکبیر بود. از مرحوم صدرا دو فرزند دختر به‌جا مانده است و لازم می‌دانم که این مصیبت دلخراش را به این دو بانوی نازنین و مادر بزرگوارشان و همچنین اخوی و همشیره‌های نامبرده تسلیت و تعزیت عرض کنم. هرچند که قاطبه اهالی فرهنگ شهرستان اراک از شهریور 1391 از تعطیلی این انجمن و به‌ویژه جلسات ماهانه (چهارشنبه‌ها) متاثر و افسرده شدند اما اکنون غم مضاعفی را بر دوش می‌کشند و آن غروب غم‌انگیز محمدباقر صدرا است. روزی استاد حسینجانی می‌گفت زبان تندش به خاطر این است که درد مردم دارد. طنزهای دردمندانه‌اش به‌قدری شنیدنی بود که به قول رضا فاضلی یکی از یاران انجمن در این خصوص می‌گفت هرکسی توانمندی‌هایی دارد که توانمندی صدرا، گیرایی سخنان و طنزهای اوست که تا اعماق جان آدمی، می‌نشیند. دوست خوش‌ذوقی به من گفت که اراکی‌ها و به‌ویژه فرهنگ‌دوستان خطه امیرکبیر دوبله یتیم شدند. به جای زیارت آن سیمای دلنشین و دوست‌داشتنی در چهارشنبه‌های آخر ماه، در کنار مزارش حاضر می‌شویم تا دلتنگی خود را التیام بخشیم. در خاتمه جا دارد که از اعضای هیات‌مدیره یاران بی‌ادعای صدرا و مهندس غلامعلی مسوول پشتیبانی همیشگی جلسات انجمن قدردانی کنم.


زن ایرانی، هیلا صدیقی